خبرها

روایتی خواندنی از هور و تحریمها در پروژه آزادگان جنوبی
پروژههای بالادست حوزه نفت و گاز آن هم در محیط کارگاهی، مملو از چالشهای بیپایان هستند؛ فضای سخت کارگاهی، شرایط آبوهوایی متفاوت، مسائل مربوط به تامین مالی کارگاه و بالاتر از همه تحریمهایی که دست و پای همه را میبندد تا شرایط را به سمت و سویی سوق دهد که عطای کار را به لقای آن ببخشیم و قید کار را بزنیم.
به گزارش روابط عمومی شرکت طراحی و ساختمان نفت، پروژههای بالادست حوزه نفت و گاز آن هم در محیط کارگاهی، مملو از چالشهای بیپایان هستند؛ فضای سخت کارگاهی، شرایط آبوهوایی متفاوت، مسائل مربوط به تامین مالی کارگاه و بالاتر از همه تحریمهایی که دست و پای همه را میبندد تا شرایط را به سمت و سویی سوق دهد که عطای کار را به لقای آن ببخشیم و قید کار را بزنیم؛ ولی همه اینها در کنار هم باعث نشد تا پروژه آزادگان جنوبی و میدان مشترک آن با عراق تعطیل شود؛ جایی که هورالعظیم هم با همه عظمتش دست بالا برد و یک بار دیگر پس از دوران سخت دفاع مقدس، تسلیم اراده جوانانی شد که این بار در لباس کار و مهندسی، آستین بالازده بودند تا چرخ صنعت در این کشور را با همه توانشان بچرخانند.
گفتوگو با شاهین نویدی مدیر پروژه آزادگان جنوبی شرکت طراحی و ساختمان نفت که 10 سال از عمرش را در هورالعظیم گذرانده، جذاب است؛ نه فقط برای روایت سختیهای کار 10 ساله؛ بلکه برای تجسم غروری که در کلماتش موج میزند؛ روایتی از دست و پنجه نرم کردن همت جوانهای ایرانی با شرایط باتلاقی و گرما و اوج تحریمهایی که به دنبال گرفتن نفس ایران بودند.
لطفاً در مورد پروژه میدان نفتی آزادگان توضیح دهید.
شاهین نویدی: میدان نفتی آزادگان جنوبی همانطور که از اسمش پیدا است یکی از پروژههای حوزه بالادستی نفتی است و همچون سایر میادین غرب کارون، جزو میادین مشترک با کشورهای همسایه است و این میدان یک میدان مشترک با کشور عراق تعریف میشود.
اهمیت این میدان در چیست؟
شاهین نویدی: این میدان به دلیل تسریع و افزایش استخراج نفت از یک میدان مشترک، به یک عنوان یک پروژه حوزه بالادست، اهمیت بسیار بالایی دارد و شرکت ODCC پس از برندده شدن در این مناقصه، کار را بر روی این پروژه در سال 94 آغاز کرد. آن زمان این پروژه به عنوان یک پروژه 20 ماهه تعریف شده بود و رقم آن نیز حدود ۴۶ میلیون یورو یا ۶۲ میلیارد تومان ابلاغ شد.
این پروژه چرا انقدر طولانی شد؟
شاهین نویدی: این میدان دو فاز دارد که هر فاز آن ظرفیت تولید ۳۰۰ هزار بشکه نفت را دارد. در فاز یک، حدود ۱۸۰ چاه تعریف شده بود که باید حفاری میشد، اما کارفرما در اجرای برنامه حفاری دچار مشکل شد. بر همین اساس در این پروژه دو مشکل اساسی وجود داشت: اول آنکه در آن مقطع، کارفرما اولویت مالیاش روی این میدان نبود و تأمین مالی پروژه حداقل یکسال به تعویق افتاد. دوم اینکه به دلیل تأثیر تحریمها، حفاری چاهها در میدان انجام نشده بود.
آیا شما هر دو فاز پروژه را بر عهده داشتید؟
شاهین نویدی: خیر، فاز ۲ هنوز شروع نشده است. در فاز ۱، ۱۸۰ چاه طراحی شده بود. ما در ابتدا تجهیز کارگاه کردیم و کارهای مهندسی را آغاز کردیم. در طول مسیر، با وجود ۱۰ الحاقیه در قرارداد، پای کار ماندیم و با مدیریت هزینه و تحمل سختیها، تعهدات خود را انجام دادیم. حفاری چاهها بهتدریج انجام شد و به همان ترتیب به ما ابلاغ شد.
محدوده کاری شما در این میدان چگونه تعریف شده بود؟
شاهین نویدی: در طراحی اولیه، چاههای فاز یک میدان آزادگان جنوبی، به سه قسمت تقسیم شدند. یکسوم شمالی آن به ما ابلاغ شد و بقیه به پیمانکاران دیگر واگذار شد. این میدان شامل ۱۷۶ چاه تولیدی، ۱۰ منیفولد جمعکننده نفت، دو تفکیکگر (یکی در شمال و یکی در جنوب) و یک واحد فرآورش نهایی است. سهم ما در این پروژه ۵۸ چاه نفتی و ۵ چاه تزریق آب (واتر دیسپوزال) بود.
در حال حاضر پروژه در چه وضعیتی است؟
پروژه حدود ۹۸ درصد پیشرفت فیزیکی دارد. پیشرفت مهندسی ۱۰۰ درصد، تأمین کالا ۹۹.۷ درصد و اجرا ۹۱ درصد است. از سال ۹۵، تولید نفت این میدان بهتدریج آغاز شد و ما در این فرایند نقش داشتیم. اصطلاحاً با روش "تولید زودهنگام" به کارفرما کمک کردیم تا تولید میدان افزایش یابد. حدود یک سال پیش، تمام چاههایی که در محدوده کاری ما بودند، تولیدی شدند و اکنون حدود ۹۰ هزار بشکه نفت از تولید روزانه نفت در این میدان از چاههای فوق حاصل میشود.
آیا پروژه بهطور کامل به پایان رسیده است؟
در حال حاضر، ما در مرحله نهایی پروژه هستیم و کارهای تکمیلی مانند روشنایی، برق و ابزار دقیق در حال انجام است. تاکنون حدود ۸۰ درصد پروژه را تحویل موقت داده و درحال رفع برخی نواقص نهایی هستیم.
وقتی شما میگویید پروژه تحویل موقت شده، دقیقاً به چه معناست؟
وقتی ما تعهدی برای بهرهبرداری داریم، برخی مشکلات و نواقص وجود دارند که مانع بهرهبرداری اصولی میشوند و برخی دیگر تأثیری بر بهرهبرداری ندارند و در کنار کار اصلی قرار دارند. وقتی میگویم پروژه را تحویل موقت کردهایم، یعنی موانعی که مانع بهرهبرداری بودند برطرف شده و آماده بهره برداری ایمن هستیم. البته ممکن است هنوز نواقصی باقی مانده باشد، اما اینها روی روند بهرهبرداری اثر منفی ندارند. از آنجا که چاهها به تولید نفت رسیدهاند، هدف پروژه که همان تولید نفت بود، محقق شده است. نواقص جزئی که تأثیر منفی بر تولید ندارند، باقی ماندهاند و باید با هماهنگی کارفرما و بهرهبردار برطرف شوند تا از مرحله تحویل موقت به تحویل قطعی برسیم.
آیا ارزش مالی پروژه نسبت به قرارداد اولیه تغییر کرده است؟
شاهین نویدی: بله، ارزش اولیه پروژه ۴۶ میلیون یورو یا ۶۲ میلیارد تومان بود، اما در طول پروژه، ۱۰ الحاقیه زمانی داشتیم. در حین کار، کارفرما کارهای اضافی را نیز به ما ابلاغ کرد که خارج از قرارداد اصلی بود. در نتیجه، اکنون رقم پروژه به حدود ۵۲-۵۳ میلیون یورو و ۷۰ میلیارد تومان رسیده است ضمن آنکه کارفرما بخش زیادی از هزینههای تحمیل شده به پروژه ناشی از طولانی شدن آن را جبران نمود که در ادامه توضیح خواهم داد.
تطویل پروژه چه تأثیری بر هزینهها و روند اجرایی داشت؟
پروژه به دلیل شرایط مختلف، بیش از مدت قرارداد طول کشید. در اینجا جا دارد ازمدیریت ارشد مجموعه ODCC تشکر کنم که با یک نگاه ملی در این پروژه حضور داشتند. مدیریتهای مختلفی که در طول این سالها درگیر پروژه بودند، همگی با این دیدگاه که به کشور و وزارت نفت کمک کنند، کار را پیش بردند و نگاه انتفاعی نداشتند. ما هم در کنار کارفرما ماندیم و خوشبختانه کارفرما نیز شرایط را درک کرد.
پروژه قرار بود ۲۰ ماهه باشد، اما شما ۱۰ سال درگیر آن بودهاید. این تأخیر چگونه جبران شد؟
شاهین نویدی: کارفرما تأخیرات ما را پس از دریافت و بررسی لوایح توجیه تأخیرات و دفاعیات مربوطه پذیرفت و آنها را مجاز دانست. البته همیشه اینطور نیست که کارفرما تأخیرات پیمانکار را مجاز بداند، اما نگاه آنها به ما بسیار مثبت بود و تعامل خوبی بین ما برقرار بود. همچنین کارفرما اجازه نداد که ما به دلیل طولانی شدن پروژه و افزایش هزینهها دچار ضرر و زیان سنگین شویم. بنابراین، هزینههای تطویل پروژه را پرداخت کردند که میزان آن تقریباً معادل رقم قرارداد بود.
با توجه به اینکه این پروژه از طریق مناقصه برنده شدید، آیا هزینههای اضافهشده باعث مشکل نشد؟
وقتی پروژه را از طریق مناقصه برنده میشوید، معمولاً قیمت شما بهینه و کمینه و رقابتی است تا بتوانید برنده شوید. ما در این پروژه بدون هیچ رانتی برنده شدیم و کارفرما هم درک کرد که ما هزینهها را مدیریت کردهایم. در برخی مقاطع، تعداد نیروهای پروژه به ۶۰۰ تا ۷۰۰ نفر میرسید و در مقاطعی، با توجه به شرایط و کاهش جبهههای کاری، به ۲۰ نفر کاهش پیدا کرد. ما همواره سعی کردیم خود را با شرایط کارفرما تطبیق دهیم و هزینهها را مدیریت کنیم. در این ۱۰ سال، پروژه هرگز متوقف نشد، حتی در سختترین شرایط آبوهوایی، در سرما و گرما، در ایام نوروز و ماه مبارک رمضان، کار ادامه داشت.
من یادم هست که پروژه آزادگان در ابتدا در دست چینیها بود. چه شد که این پروژه به شما واگذار شد؟
قبل از چینیها، ژاپنیها در این میدان فعالیت داشتند، ژاپنیها با همکاری برخی شرکتهای اروپایی توسعه میدان را بر عهده داشتند و حتی تا مرحله Kick-off Meeting هم پیش رفتند، اما به دلیل تحریمها قراردادشان لغو شد و هم آنها و هم شرکای اروپاییشان کنار رفتند. ژاپنیها قرار بود توسعه یکپارچه میدان آزادگان جنوبی را انجام دهند، اما بعد از خروج آنها، شرکت چینی CNPC وارد شد.
چینیها همزمان در آزادگان شمالی و جنوبی کار میکردند. عملکردشان در آزادگان شمالی خوب بود و موفق شدند آن را به بهرهبرداری برسانند. اما در آزادگان جنوبی، عملکرد آنها مورد رضایت وزارت نفت قرار نگرفت. اگر درست یادم باشد، در دوران ابتدای دولت آقای روحانی، مهندس زنگنه اعلام کردند که پیشرفت پروژه در آزادگان شمالی ۹۷ درصد بوده، اما در آزادگان جنوبی کمتر از ۱۰ درصد بوده است. درنتیجه، وزارت نفت قرارداد چینیها را لغو کرد.
چرا توسعه میدان آزادگان جنوبی به شرکتهای ایرانی سپرده شد؟
این میدان بسیار حساس است. شما تصور کنید که هورالعظیم موقتاً خشک شد تا جادههای دسترسی و تأسیسات چاههای نفت ساخته شوند و سپس مجدداً آب به منطقه بازگردانده شود. این فرایند طولانی بود و مسائل زیستمحیطی، تأثیر بر حیوانات، آبزیان و حتی ریزگردهای اهواز را به همراه داشت. پس از کنار گذاشتن چینیها، توسعه میدان به شرکت مهندسی و توسعه نفت (متن) سپرده شد که زیرمجموعه شرکت ملی نفت ایران است. در آن زمان، مسائل مالی و مدیریتی و همچنین کمبود تجربه شرکتهای داخلی مطرح بود. بنابراین، تصمیم گرفته شد که بهجای توسعه یکپارچه، پروژه را بهصورت قطعهقطعه و از طریق پیمانکاران ایرانی اجرا کنند. این روند از سالهای ۹۰ تا 93 آغاز شد و در سال 94 ما یکی از مناقصهها را برنده شدیم و وارد پروژه شدیم.
میدان آزادگان یکی از پروژههای پرحاشیه نفتی بوده است، بهخصوص در مورد خشک شدن هورالعظیم. این موضوع چه تأثیری بر پروژه داشت؟
منطقه اجرای پروژه در هورالعظیم بود که محدودیتهای زیستمحیطی شدیدی داشت. شرکت ملی نفت ایران برای اجرای پروژه، بهطور موقت بخشی ازهورالعظیم را خشک کرده بود تا احداث تأسیسات و جادههای دسترسی ممکن شود. به همین دلیل، نظارت و سختگیری زیادی بر پیمانکاران وجود داشت تا کمترین آسیب به محیطزیست وارد شود. به هرحال این پروژه، پروژه پرچالشی بود. شاید بزرگترین چالش، خود پروژه بود. در کنار تحریمها و مشکلات تامین مالی و حتی موضوعات محیط زیستی، یکی از مسائل این پروژه، اقتصاد محلی ساکنان همجوار آن بود؛ میدان آزادگان در نزدیکی شهرستانهای هویزه، سوسنگرد و دشت آزادگان است که از مناطق محروم کشور محسوب میشوند. پس از جنگ، انتظار میرفت که به این مناطق توجه بیشتری شود، اما متأسفانه چنین نشده بود. لذا ما تلاش کردیم از نیروهای محلی اهواز، هویزه و سوسنگره در پروژهها استفاده کنیم تا حس مسئولیت اجتماعی را تقویت کنیم. بهویژه در خوزستان، بیش از ۹۰ درصد نیروهای ما از همین مناطق هستند و این نهتنها باعث رشد اجتماعی شده، بلکه برای پروژه هم بسیار مفید بوده است.
شما گفتید که هورالعظیم برای اجرای پروژه خشک شد. در برخی مقاطع گفته شد که حتی چینیها این کار را انجام داده بودند. آیا این موضوع صحت دارد؟
در زمان ما، بند خاکی احداث شده بود تا پروژه اجرا شود، اما در نوروز ۹۵ به ما اعلام شد که به دلیل مشکلات زیستمحیطی و افزایش ریزگردها، آب باید باز شود. این وضعیت بحرانی شده بود و دیگر قابلتحمل نبود. آن زمان ما در کف هور کار میکردیم، حدود ۱۵۰ کیلومتر خط لوله داشتیم که باید از چاهها به منیفولدها و از آنجا به تأسیسات تفکیک گر نفت منتقل میشد. ما ۶۶ رشته خط لوله داشتیم که همه باید در بسترهور حفاری و اجرا میشد. وقتی اعلام کردند که آب باز خواهد شد، ما مجبور شدیم هر کاری که میتوانستیم به سرانجام برسانیم و پوشش دهیم، در غیر این صورت آب همه چیز را از بین میبرد.
به هرحال کار در هورالعظیم حتی در شرایط خشکی هم سخت بود، اما وقتی آب باز شد، شرایط بدتر هم شد. وقفهای در کار ایجاد شد، اما بعد از مدتی به دلیل خشکسالی، سطح آب پایین آمد و منطقه دوباره باتلاقی شد. ما سعی کردیم با کمک کارفرما، حتی در این شرایط، پروژه را ادامه دهیم، اما هزینهها افزایش پیدا کرد و زمان اجرا طولانیتر شد.
بعد از آن سال فکر میکنم سال ۹۸ بود که سیل بزرگی در کشور رخ داد. سد کرخه در حال سرریز شدن بود و کل کشور از این سیل تأثیر گرفت. هورالعظیم هم نتوانست این حجم از آب را تحمل کند و مجدداً سیلاب آن را پر کرد. در این شرایط، دولت تصمیم گرفت برای جلوگیری از آسیب به شهرها، سیلاب را به سمت هورالعظیم هدایت کند. این بارمحل اجرای خطوط لوله باقیمانده در پروژه ما بهطور کامل زیر آب رفت. اینجا یکی از تصمیمات هوشمندانه کارفرما و تیم اجرایی ما گرفته شد. برای اینکه تولید نفت متوقف نشود، تصمیم گرفتیم برای اولین بار در ایران، از لولههای پلیاتیلن درزیر آب و کف هور استفاده کنیم. ۲۵ کیلومتر خط لوله پلیاتیلن روی سطح آب اجرا وسپس با نصب وزنههای بتنی لوله را در کف هور مهار و تثبیت نمودیم. این روش جایگزین لولههای فولادی زیرزمینی شد. بهجای استفاده از بیل مکانیکی و حفاری در بستر خشک، حالا کار با قایق انجام میشد. این تجربه در شرایطی که کل منطقه زیر آب بود، کمک کرد تا تولید نفت ادامه پیدا کند.
در مورد تأمین تجهیزات، شما با مشکل تشدید تحریمها در آن دوره مواجه شدید؛ این چالش را چطور مرتفع کردید؟
تحریمها بهطور مستقیم بر تأمین تجهیزات ما تأثیر گذاشتند. ما نهتنها با مشکلات ارزی روبهرو بودیم، بلکه برای تأمین تجهیزات هم دچار چالش شدیم. این شرایط هم مثل شرایط فیزیکی پروژه، سینوسی بود. یعنی در سالهای ۹۳ و ۹۴، وضعیت ارزی و ارتباطات خارجی نسبتاً بهتر بود. اما بعد از شدت گرفتن تحریمها، مجبور شدیم به سراغ صرافیها و تراستیها برویم تا بتوانیم ارز را منتقل کنیم. حتی در دوره ای که برخی شرکتهای اروپایی با ما همکاری میکردند، مشکلی نداشتیم، اما وقتی تحریمها شدیدتر شد، آنها هم کنار کشیدند. لذا برخی تجهیزات را از طریق شرکتهای واسطه و برخی را از مسیرهای غیرمستقیم تأمین کردیم. همچنین، تلاش کردیم که تا حد ممکن از تجهیزات داخلی استفاده کنیم. البته برخی تجهیزات حساس، امکان تولید داخلی نداشتند و مجبور شدیم از روشهای جایگزین استفاده کنیم. این مسیر پر از چالش بود، اما با مدیریت ریسک، همکاری با کارفرما و تطبیق با شرایط، توانستیم پروژه را ادامه دهیم و تولید نفت را حفظ کنیم.
البته ما از ابتدا یک استراتژی مشخص داشتیم. اصل کار این بود که در همان ابتدا سفارشگذاری خارجی را سریع انجام دهیم. خوشبختانه ما توانستیم در همان مراحل اولیه پروژه، بخش زیادی از تجهیزات حیاتی را سفارش دهیم و انتقال ارز را انجام دهیم. این تجهیزات در مسیر حمل به ایران بودند که تحریمها شدیدتر شدند.
آیا در این پروژه فناوری خاصی به کار بردید؟
یکی از فناوری هایی که در اجرای این پروژه بکار گرفتیم، استفاده از تکنولوژی هیپس (HIPPS) بود؛ البته لازم به توضیح است که پروژههای بالادستی نفت ذاتاً سادهتر از پالایشگاهها هستند. ما پمپ، کمپرسور یا تجهیزات پیچیده پالایشگاهی نداریم. کریسمستری روی چاه نصب میشود و معمولاً نفت با فشار طبیعی از آن جریان پیدا میکند. اما یکی از پیشرفتهترین فناوریهایی که در این پروژه استفاده شد، سیستم حفاظت فشار بالا (HIPPS - High Integrity Pressure Protection System) بود.
هدف هیپس این است که اگر فشار سیال درون چاه بهطور ناگهانی افزایش پیدا کند و خطر فوران چاه وجود داشته باشد، در کمتر از ۵ ثانیه، شیرهای مخصوص مسیر را ببندند و از حادثه جلوگیری کنند. این شیرها باید در برابر فشار ۲۵۰۰ پوندی و شرایط سخت چندفازی (نفت، گاز و آب) مقاوم باشند. کنترل سیال های چندفازی مثل نفت بسیار مشکل است، زیرا رفتار آن غیرقابل پیشبینی است.
یکی از سختترین چالشهای پروژه دریافت تأییدیه بینالمللی و پاس کردن استاندارد SIL-3 (Safety Integrity Level 3) آن بود. اما مشکل اینجا بود که به دلیل تحریمها، هیچ شرکت خارجی حاضر به ورود به ایران برای انجام تستها وصدور گواهینامه نبود. بنابراین ما مجبور شدیم کار بسیار سختی را انجام دهیم و پس از مونتاژ و اسمبل کردن تمام یک سری از این تجهیزات در ایران، آن ها را بهصورت موقت از کشور خارج کردیم تا در کارگاهی در ایتالیا تست شوند و شرکت TÜV (یک مرجع تأیید استاندارد بینالمللی) این تست را نظارت کرد و سرتیفیکیت نهایی صادر شد ما با این روش تآیید 58 مجموعه هیپس را دریافت نمودیم.
امروز همه این سیستمها روی چاههای ما نصب شدهاند و ایمنی تولید را تضمین میکنند. اما جالب است بدانید که ۱۲۰ چاه دیگر که به سایر پیمانکاران سپرده شدهاند، هنوز هیپسهای خود را دریافت یا نصب نکردهاند. تحریمها، مشکلات مالی و تأمین کالا برای آنها چالش ایجاد کرده است.
بعد از ۱۰ سال کار در شرایط سخت آزادگان، آیا این تجربه باعث تسریع پروژههای بعدی میشود؟
قطعاً بله. تجربهای که ما در این پروژه کسب کردیم، ماندگار شده است. میدانید که ماشینآلات و تجهیزات نمیتوانند تجربه را حفظ کنند، بلکه این نیروی انسانی است که تجربه را حفظ و با خود حمل میکند. به همین دلیل به آنها سرمایه انسانی میگویند.
ما در بخشهای مهندسی، تأمین کالا و اجرا با چالشهای زیادی مواجه شدیم و امروز میتوانیم این دانش را در پروژههای آینده به کار بگیریم. اگر شرایط نرمال باشد، در پروژه مشابهی مثل فاز ۲ آزادگان جنوبی، میتوانیم کارها را با حداقل زمان اجرا کنیم.
امروز حتی کارفرما هم میداند که مسیر چطور باید طی شود و چه چالشهایی وجود دارد. بنابراین، تجربه ۱۰ سال گذشته یک دارایی است که اگر بهدرستی استفاده شود، میتواند اجرای پروژههای آینده را سریعتر و کمهزینهتر کند.
یکی از دستاوردهای ما این است که زمان ساخت و نصب سیستمهای پایپینگ سرچاهی به طور متوسط از ۲-۳ ماه به ۲۰ روز کاهش پیدا کرده است. این سرعت به دلیل آمادگی کامل تیم اجرایی، هماهنگیهای عالی و آشنایی با تمام جزئیات فرآیندهاست. شرایط پروژههای بالادستی سخت است، چون کارگاه ما به وسعت ۱۰ کیلومتر در ۱۰ کیلومتر بود و هیچ فنس یا حصاری در اطراف نداشتیم؛ بنابراین باید با شرایط محیطی بسیار متفاوت سازگار میشدیم. این شرایط باعث شد که همکاران ما تجربههای بینظیری کسب کنند.