خبرها
استراکچرکار پروژه پالایشگاه آبادان: با یوگا و مدیتیشن استرسم را کم میکنم
پشت سازههای عظیم پالایشگاه آبادان، قصه زندگی مردانی جاری است که با دستانشان تاریخ را میسازند. سید امیر فصیحزادگان، مونتاژکار و استراکچرکاری که نهتنها تجربه، بلکه آرامش، صمیمیت و نگاه انسانی را به کار و همکارانش هدیه میدهد؛ انسانی که میان آچار و آهن، موسیقی و مراقبه، سختی و آرامش، تعادلی بیصدا اما پررنگ خلق کرده است.
در پسِ سازههای عظیم پروژه پالایشگاه آبادان، زندگی و دغدغههایی در جریان است که شاید کمتر از دور دیده شوند. یکی از بیصداترین اما پررنگترین نقشآفرینان این پروژه، سید امیر فصیحزادگان است؛ مونتاژکار و استراکچرکاری که نهفقط سالها تجربه، بلکه نگاهی جستوجوگر به زندگی و کار را با خود آورده است. نُه سال است که کنار کارگران دیگر، هم آچار به دست میگیرد، هم گوشش را به حرف همکارانش میسپارد و هم در مواقع سختی، دوستی و آرامش را میان جمع پخش میکند.
امیر ۳۸ساله است و دختری نوجوان دارد. اهل خوزستان است، اما خاطرات کودکیاش با طعم جنگ و کوچ، در کردستان رقم خورده. فضای کار را صمیمی و همراه میداند؛ جایی که هرکس گوشهای از بار سنگین پروژه را بر دوش میکشد و موفقیت، نتیجه همکاری و تعامل جمعی است. اما زندگی امیر فقط به کار و پروژه محدود نمیشود. به فیلمهای رمانتیک علاقه دارد و موسیقی سنتی و راک گوش میکند. مدتی است یوگا و مراقبه را جدی گرفته، کنار شط مینشیند و روزش را با دعا و آرامش آغاز میکند تا با انرژی وارد فضای پرتنش پروژه شود.
گفتوگو با او فرصتی است برای نگاهی از نزدیک به زندگی یک نیروی فنی پالایشگاه؛ کسی که دغدغه رشد شغلی، یادگرفتن، آموزشدادن به همکاران تازهکار و البته چالشهای روزمرهای مثل فشار کاری و مدیریت استرس را عمیقاً لمس میکند. اگر میخواهید بدانید پروژه پالایشگاه آبادان، از دریچه نگاه مونتاژکاری باتجربه چه رنگوبویی دارد، خواندن این گفتوگو را از دست ندهید.
فضای کار در پروژه چطور است؟
فضای کارمان صمیمانه و دوستانه و مبتنی بر همکاری و تعامل است تا به کسی فشار نیاید. بعضی روزها کار سنگین است و هرکسی گوشهای از کار را میگیرد. درمجموع محیط کار خوبی داریم و راضی هستیم.
اهل فیلم و موسیقی و کتاب هستید؟
به فیلمهای رمانتیک علاقه دارم، موسیقی سنتی و آهنگهای راک خارجی گوش میدهم و اهل کتابهای خودشناسی هستم. جدیداً دارم کتاب بخواهید و به شما داده میشود استرهیکس را میخوانم. راجع به آن هم با همکارها صحبت میکنیم. گاهی که همکارها استرس ریزش نیرو را دارند، سعی میکنم با آنها صحبت کنم و از دادههایی که از این کتاب داشتم، به آنها بگویم.
اصالتاً اهل کجا هستید؟
اهل خوزستانم. مادرم بختیاری و پدرم اهل آبادان است. جنگزده بودیم و برای همین کردستان به دنیا آمدم، اما بزرگشده همینجا هستم.
در اوقات فراغت معمولاً چه تفریحی دارید؟
بیشتر در خدمت خانواده هستم، اما زمانی را هم به خودم اختصاص میدهم. مدتی میشود که ورزش یوگا را شروع کردم. از فضای معنوی و مدیتیشن لذت میبرم و بیشتر بهسمت آن فضا رفتم. جلسات کتابخوانی هم میروم.
با توجه به فضای کار داخل پروژه، بهطور طبیعی با موقعیتهایی مواجه میشوید که ممکن است استرسزا باشد؛ با این استرسها چطور کنار میآیید یا آنها را مدیریت میکنید؟
با تمرینهای یوگا، مدیتیشن و مراقبههای صبحگاهی استرسم را کم میکنم. هر روز صبح، قبل از آمدن به سر کار، لب شط، نزدیک خانه مینشینم، مراقبه انجام میدهم و از خدا میخواهم به من صبر و آرامش بدهد و با انرژی سر کار میآیم.
روزی چند ساعت کار میکنید؟
از 7 صبح تا 6 بعدازظهر هستیم. یکجوری انرژیام را ذخیره میکنم که برای خانواده هم وقت داشته باشم. سر کار هم همانطور که گفتم، خدا را شکر با سایر بچهها تعامل و همکاری داریم و فشار روی یک نفر نیست.
شرایط محیط کار مثل گرما و زمان استراحت را چطور ارزیابی میکنید؟
الان شرایطمان خیلی بهتر شده؛ قبلاً که با شرکتهای دیگر کار میکردیم، شرایط وحشتناک بود. الان خدا را شکر یک کانکسی هست و زمان استراحت، آنجا زیر کولر ریکاوری میکنیم. اما بازهم کار ما سختیهای خودش را دارد. بعضی روزها کار خیلی سنگین هست و ناچارم انرژیام را برای ادامه کار حفظ کنم. وقتی به خانه میرسم، خانواده شرایطم و نیازم به استراحت را میدانند و درک میکنند.
ابزار و امکانات کافی در حوزه کاریتان در اختیار شما گذاشتهاند؟
بله؛ ابزارها کامل است، اما گاهی هم پیش میآید انبار موجودی نداشته باشد، که از انبارهای دیگر برایمان تهیه میکنند. بعضیوقتها هم ترفندهایی میزنیم و از ابزارهای دیگر، داخل کار استفاده میکنیم که فشار از روی ما برداشته شود و کار راه بیفتد و نبود ابزار جبران بشود.
شرایط بهداشتی محیط کار چطور هست؟ راضی هستید؟
شرایط سخت هست، چون در محیطی هستیم که گردوخاک زیاد است و با پشمشیشه و مواد صنعتی سروکار داریم. به نظرم باید تدابیر بهداشتی بهتر و بیشتری در نظر گرفته بشود.
نکات ایمنی حین کار به شما گوشزد میشود؟ از شما میخواهند که مسائل ایمنی را رعایت کنید؟
شخصاً خیلی رعایت میکنم و همیشه به نیروی کمکیام هم گوشزد میکنم. کسی را هم ببینم بدون محافظ صورت کار بکند، گوشزد میکنم. ولی حواس بخش ایمنی هم به ما هست و برایمان پِرمیت که صادر میکنند، چند نفر ناظر، آتشکار و نفر ایمنی حین کار حضور دارند. تجهیزات حفاظت ایمنی هم در اختیارمان هست.
آیا به بحث آموزش شما در جهت پیشرفتتان توجه میشود؟
صادقانه بگویم خیر؛ البته چیزی که در پروژهها دیدم این است که خود شخص باید دانشپذیر باشد. من هروقت در جایگاه دانشپذیری قرار میگیرم، چیزهایی یاد میگیرم، ولی خب متأسفانه اینطور هست که اگر مهارتی را یاد بگیرم، تا چندوقت باید با حقوق کمکی کار کنم تا شاید بعد بشود با حقوق جوشکار ادامه بدهم.
از بین مسائلی که درباره آنها صحبت کردیم، کدام مورد بیشترین فشار را به شما وارد میکند؟
دستتنهابودن. مثلاً نیروی کمکی به من دادهاند که صفرکیلومتر بوده و باید صفر تا صد به او آموزش میدادم. یکسری هم که آموزشپذیر نبودند و جای خود دارد.
آیا مجموعه زحمات شما را دیده و در مواقعی که لازم بوده، قدردانی کرده است؟
گاهی پیش میآید که برخی شبکاریها یا اضافهکاریها بهطور کامل لحاظ نمیشود یا بعضی تلاشهای ویژه مثل انجام یک پروژه سنگین در زمان کوتاه، کمتر مورد توجه قرار میگیرد. طبیعتاً اگر این موارد هم بیشتر دیده شود و قدردانی صورت بگیرد، انگیزه ما بالاتر میرود. ولی در کل تلاشم این است که کارم را با تعهد کامل انجام بدهم، حتی اگر همه زحمات همیشه به چشم نیاید.
بزرگترین دغدغه شما در محیط کار چیست؟
درجازدن و پسرفت. انتظار میرود شرکت تواناییهای افراد و شریط زندگی آنها را در نظر بگیرد.
آیا حاضرید شغل خود را به کسی پیشنهاد بدهید؟
اگر کسی واقعاً بخواهد یاد بگیرد و پیشرفت کند، بله پیشنهاد میدهم. مخصوصاً به کمکیها میگویم همه تخصصها را یاد بگیرید.
چه شد که وارد محیط صنعتی شدید؟ از سر اجبار بوده یا علاقه؟
از بچگی این محیط را دوست داشتم. یادم هست که با برادر کوچکم کنار خانهمان جوشکاریها را نگاه میکردیم. کار آهنگری را دوست داشتم. برادر بزرگم که کارهای ساپورت این مدلی یا جوشکاری میگرفت، همراهش میرفتم.
بین مهارتهایی که در شغل خود دارید، کدامیک بیشترین کمک را به شما میکند؟
بخش پایپینگ و نقشهخوانی بیشتر از هر چیز به کارم میآید.
اگر فرصت ارتقا در یکی از این حوزهها را داشته باشید، کدام را انتخاب میکنید؟
الان بهاجبار مشغول انجام کار در استراکچر هستم؛ هرچند به این بخش هم علاقه دارم، ولی ترجیحم پیشرفت در بخش مونتاژکاری و پایپینگ است، چون فضای بازتری برای ارتقای شغلی دارد.
برای اجرای بهتر روند کار، ایده هم میدهید؟
بله؛ همین چند روز پیش داشتیم نرده فنکوئلها را میزدیم. هندریلها را میزدیم که لوله بالاییشان را نداشتیم و پیشنهاد دادم بهجای آنها تسمه بزنیم و کار هم سریعتر از آن انجام شد که بخواهیم منتظر خرید و رسیدن لوله بشویم.
مهمترین نکته ایمنی که رعایت میکنید چه هست؟
یکی کمربند ایمنی و دیگری محافظ صورت در کارم خیلی مهم است. جدیداً هم برای پرمیت خیلی مهم هست که همه امضاها شده باشد و بعد کار را انجام بدهم.
چطور با شرایط ساعت کاری طولانی کنار میآیید؟
سعی میکنم بخش اساسی کارم را صبح اول وقت انجام بدهم که قسمت سبکش برای بعدازظهر بماند. یک جمله در کتاب قورباغهت رو قورت بده وجود دارد که میگوید اول کار سخت و سنگین را انجام بده.
اخیراً در یکی از پالایشگاهها اتفاق بدی افتاد و سه نفر از نیروهای خوب در اثر نشتی گاز از دست رفتند. اگر در همچین شرایطی قرار بگیرید، چه کار میکنید؟
یک بار در پتروشیمی آبادان در همچین شرایطی قرار گرفتم. داشتیم کار میکردیم که متأسفانه هماهنگی انجام نشده بود و از آن طرف شیر گاز اسید را باز کرده بودند و آمد داخل مخزنی که جوشکارها مشغول کار بودند و سریع ایمنی را خبر کردند. افرادی را که داشتند داخل کار میکردند بیرون آوردند. ریههایشان بهسختی کار میکرد و بهزور نفس میکشیدند. ولی تا جایی که میتوانم، خونسردی خودم را حفظ میکنم. یادم هست برای قضیه متروپل هم که رفته بودیم، همه کُپ کرده بودند، ولی من خونسرد بودم. شاید غریزی باشد، اما خونسردیام را حفظ میکنم و ابتدا شرایط را میپذیرم.
اگر امکان آموزش در محیط کار فراهم باشد، فکر میکنید چه آموزشی برایتان مفید است؟
بعضیاوقات انتقادهایی را که به من میشود بهعنوان آموزش میپذیرم. مثلاً اگر همکارم در کار اشتباهی میکند، از آن اشتباه درس میگیرم تا آن کار را به آن شکل انجام ندهم. اما اگر یکسری دورههای آموزشی برایمان بگذارند، عالی میشود. قبلاً یک دورههای QC بود که کمی آگاهیمان را بیشتر میکرد، اما متأسفانه آن فضا دیگر نیست.
اگر همکاری را ببینید که تجهیزات حفاظت شخصی را استفاده نمیکند، چه واکنشی نشان میدهید؟
تذکر میدهم؛ مخصوصاً روی کمکیهایم خیلی حساسم و مدام موارد ایمنی را به آنها گوشزد میکنم.



