ورود به شرکت طراحی و ساختمان نفت جزو هدف‌هایم شده بود
خبرها

ورود به شرکت طراحی و ساختمان نفت جزو هدف‌هایم شده بود

زمان مطالعه ۳ دقیقه / ۲۱ مهر ۱۴۰۴ / پویان جعفری

هانیه محمد‌قره‌داغی، نیروی تازه‌وارد واحد کنترل بازرگانی و فروش در شرکت طراحی و ساختمان نفت، از تجربه ورودش در روزهای پرکار اسفند و آشنایی با فضایی می‌گوید که آن را نقطه عطف مسیر حرفه‌ای خود می‌داند.

هرگز نباید واحد کنترل بازرگانی و فروش را در مجموعه‌ها دست‌کم گرفت؛ همان واحدی که از مهم‌ترین ابزارهای مدیریتی است تا به سازمان‌ها کمک کند از تمامی عملیات مالی و بازرگانی خود، اطمینان حاصل کنند. اینجا به‌نوعی قلب تپنده بازرگانی ‌است که از خطرها و چالش‌های احتمالی جلوگیری می‌کند و نقش حیاتی در جلوگیری از خطاها و بحران‌ها دارد. 
هانیه محمد‌قره‌داغی تازه‌وارد این واحد است و برخلاف جدیت کارش، بسیار خوش‌انرژی و خنده‌روست. از اسفند 1403 به مجموعه پیوسته؛ یعنی دقیقاً در شلوغ‌ترین ایام کاری هر سازمان و مجموعه‌ای. 
او از آبان 1403 که اولین مصاحبه‌اش را در مجموعه ODCC انجام داده، می‌گوید: «مصاحبه من مراحل مختلفی داشت، اما جالب‌ترین آن‌ها، مصاحبه آخر و با کمیته جذب بود. تمام افراد حاضر در مصاحبه، در رده‌های سنی بالاتر از من بودند. این بالاتربودن سن و تجربه آن‌ها، باعث استرس و خجالت من شده بود. برای همین سرم را پایین انداخته بودم و تندتند صحبت می‌کردم. یک‌دفعه متوجه شدم که بدون نفس‌گرفتن و هیچ واکنش خاصی، فقط مشغول صحبت بودم. در آنجا با صدای بلند گفتم "ببخشید، من خیلی استرس دارم" که همین حرفم، باعث شکستن فضای جدی و البته کاهش اضطراب خودم شد.» 
هانیه قبل از ورود به مجموعهODCC  بیش از 6 سال سابقه کار داشته؛ تجربه‌ای که با این مجموعه متفاوت بود. اما در همان‌جا، به ‌دلیل پروژه‌های مشترک با شرکت طراحی و ساختمان نفت، با این مجموعه آشنا شده بود. 
«در مجموعه قبلی، پروژه‌هایی با مجموعه ODCC داشتیم. حین کار از همکارانم وصف اینجا را شنیده بودم. این‌قدر تمام توصیفات خوب و جذاب بود که ورود به این مجموعه جزو هدف‌هایم شده بود. از طرفی، همیشه تجربه کار در واحد مهندسی را داشتم و واحد بازرگانی برای من تجربه نو و جدیدی به حساب می‌آمد.»
هانیه، روز اول، سرخوش از تیک‌خوردن هدفش، پا به مجموعه گذاشت؛ هرچند که در ماه اسفند با حجم گسترده‌ای از کار مواجه شده بود: «علاوه بر حجم کار معمول اسفندماه مجموعه، هم‌زمان مشغول تحویل پروژه‌های محل کار قبلی‌ام بودم. در اینجا اسباب‌کشی هم داشتیم. واحد ما قرار بود از ساختمان PMO به دفتر مرکزی منتقل شود. در واقع با سختی کار خودم را شروع کردم، اما هرچه که بود، از انتخابم رضایت دارم و اگر به عقب برگردم، قطعاً دوباره این مجموعه را انتخاب می‌کنم.» او دلیل این جواب محکم را بالارفتن تجربیاتش می‌داند؛ اینکه با خیلی از مباحث و مواردی که نمی‌دانسته، در اینجا آشنا شده و آ‌ن‌ها را آموخته. 
«وقتی به این موضوع فکر می‌کنم که اگر به مجموعه ODCC نمی‌آمدم، چه می‌شد، بدون ‌شک موضوع مهم برای افسوس‌خوردنم، تجربیات و آموخته‌هایم در این مجموعه بود.» این‌ها را هانیه می‌گوید و البته، همدلی و همراهی همکاران و مدیران را هم از داشته‌های ارزشمند ODCC می‌داند که مشابهش را در جایی ندیده: «پس از ورودم به مجموعه، دچار کسالت شدم. به‌قدری در آن مدت همدلی همکاران با من زیاد بود که همان‌جا فهمیدم عضوی از خانواده بزرگ ODCC شدم.» 
به هانیه گفتم چند روز دیگر تولد 34 سالگی ODCC است. به‌عنوان یک جوان تازه‌وارد، تو هم به تولد او دعوتی، چه می‌گویی: «به ODCC می‌گویم ممنون که هستی و اجازه می‌دهی از تو، مهارت و اطلاعات کسب کنیم. امیدوارم همیشه باشی تا افرادی مثل من از این تجربیات استفاده کنند. تولدت مبارک ODCC عزیزم.»