کلیک‌های روی نقشه‌های خطی با لکه‌های زرد و قرمز
خبرها

کلیک‌های روی نقشه‌های خطی با لکه‌های زرد و قرمز

زمان مطالعه ۳ دقیقه / ۲۲ مهر ۱۴۰۴ / پویان جعفری

در سکوت طبقه ششم ساختمان پاسداران، جهانی از دقت و نظم در جریان است؛ جایی که هر کلیکِ ماوس، گِره‌ای از مسیر پروژه‌های عظیم نفت و گاز را باز می‌کند. اینجا واحد مهندسی پایپینگ شرکت طراحی و ساختمان نفت است؛ جایی که مهندسان‌اش با دانش، تمرکز و پشتکار، مسیر جریان سیالات را روی نقشه‌ها طراحی می‌کنند و در دل خطوط، نبض پروژه‌ها را به حرکت درمی‌آورند.

«پایپینگ یا سیستم لوله‌‌کشی صنعتی، مجموعه‌‌ای از اجزا و تجهیزات مهندسی‌‌شده است که به‌‌منظور انتقال، توزیع و کنترل سیالات مورد استفاده قرار می‌‌گیرد.» همین تعریف ساده کافی است تا جدیت و پیچیدگی این واحد را متوجه شویم؛ واحد مهندسی پایپینگ در ساختمان پاسداران. 
در نور آرامش‌بخش طبقه ششم، پایان راهروی ورودی، در جایی که تصور می‌شود خالی است، یک جهان در سکوت و دقت در حال زیست است. اگر در این ساختمان و این طبقه تازه‌وارد باشی، هرگز تصور نمی‌کنی که قرار است پشت دیوار و پارتیشن‌ها، با بخش مهمی از مجموعه روبه‌رو شوی. واحدی با میزهای تودرتو، دو مانیتور به‌هم‌چسبیده روی هر میز، و چهره‌هایی جدی که خیره به مانیتور نشسته‌اند و جز صدای کلیک‌کردن، هیچ صدای دیگری از آن‌ها به‌ گوش نمی‌رسد. اینجا واحد مهندسی پایپینگ شرکت مهندسی و طراحی ساخت است که سال‌هاست بخش مهمی از پروژه‌ها بر مدار کیلک‌کردن مهندسان آن می‌چرخد؛ کلیک‌هایی روی نقشه‌های خطی با لکه‌های زرد و قرمز. 
قدیمی و جدید ندارد؛ تمامی نیروهای این مجموعه در مهارت، دقت، پشتکار و دانش نقطه اشتراک دارند و شبیه به حلقه‌های زنجیر، به یکدیگر متصل‌اند. تازه‌واردها را هم کنار خود به حرکت درمی‌آوردند؛ مثل علی دارایی که هنوز دو ماه از ورودش به مجموعه ODCC و واحد طراحی لوله نگذشته که به‌عنوان طراح، در کنار قدیمی‌ترها مشغول طراحی پایپینگ است. روی مانیتورش نقشه‌های گسترده‌ای از اجزا و تجهیزات مهندسی‌‌شده با رنگ‌های مختلف در حال نمایش است. گاهی تکه‌ای از آن را بزرگ می‌کند، گاهی هم بخش دیگر را پاک و خطی اضافه می‌کند. او متولد 1364 است و کارشناسی ‌ارشد مهندسی مکانیک دارد.
علی درباره اینکه این شغل را از کجا آغاز کرد، می‌گوید: «نمی‌توانم بگویم رؤیای کودکی بوده؛ چون تقریباً رؤیای تمام کودکان، در حد فضانوردی یا چیزی شبیه به آن است. به‌عبارتی، هرچه که هست طراحی لوله نیست. آشنایی من با این رشته و تخصص، از همان زمان دانشگاهم بود، اما واقعیت این است که هر شغلی، جایگاه و چالش‌های خاص خود را دارد که ذهن را به فعالیت وامی‌دارد و همین آن را جذاب می‌کند.» 
علی از طریق یکی از بستگان، مجموعه طراحی و ساختمان نفت را شناخت. رزومه‌اش را ارسال کرد و دعوت به کار شد. او این دوسه ماهه را برای اینکه خاطره‌ ساخته باشد، کوتاه می‌داند، اما عظمت پروژه‌های ODCC هیجان‌زده‌اش می‌کند و آنچه از بدو ورود توجه او را جلب کرده، فضای حرفه‌ای مجموعه است: «مهم‌ترین وجه تمایز این شرکت و به‌خصوص واحدی که در آن مشغول به کارم، فضای حرفه‌ای و چالش‌برانگیز آن است که هر روز در آن قرار می‌گیرم. اخلاق حرفه‌ای این است که در هر مجموعه‌ای هستیم، با تمام وجود برای آن کار کنیم. من این موضوع را هر جایی که بودم، همراهم داشتم و در اینجا هم در بین تمام همکاران، می‌بینم. همکاران من رفتاری بسیار دوستانه و البته حرفه‌ای‌ دارند.» 
اینجا برای علی همه‌چیز جدی و حرفه‌ای است، درست مانند خودش. حتی وقتی که از او می‌پرسم رفتارش در خارج از شرکت چگونه است، می‌گوید: «من خارج از محل کار هم، همین‌قدر ساکت و جدی‌ام.» 
البته او یک مهندس دوستدار کتاب است و چون زمان مطالعه‌اش محدود است، کتاب‌های صوتی همراه همیشگی او هنگام رفت‌وآمد به محل کار هستند؛ همراه جدیدش هم نصف‌النهار خون، نوشته کورمک مک‌کارتی است: «کسی به موضوعاتی شبیه به این کتاب زیاد علاقه نشان نمی‌دهد، اما برای من جذاب است. تصویری خیره‌کننده از غرب وحشی.» 
علی در پاسخ به اینکه آیا ورود به مجموعه را به دوستانش هم توصیه می‌کند، می‌گوید: «حتماً این مجموعه را معرفی و توصیه می‌کنم، اما قبل از آن تأکید می‌کنم که مهارت، توانمندی و تخصصشان را بالا ببرند.»