خبرها
نصاب تجهیزات پروژه پالایشگاه اصفهان: خیلیها از ارتفاع میترسند ولی ارتفاع از من!
- در جنگ نابرابر با آهن هستیم
- کار همیشه هست و اگر امروز انجام نشود فردا با تلاش بیشتر به سرانجام میرسد
- ابتدا باید برای جان خودمان ارزش قائل شویم
بالاتر از زمین، جایی که هر حرکت با ایمنی سنجیده میشود و هر تصمیم میتواند میان سلامت و حادثه فاصلهای باریک بسازد، دنیایی شکل میگیرد که فقط افراد شجاع و مسئولیتپذیر در آن دوام میآورند. کار در ارتفاع، صرفاً یک شغل نیست؛ ترکیبی است از تمرکز مطلق، شجاعت در لحظه و تعهدی که باید در هر ثانیه همراه فرد باشد. احمد القاسی، نصاب تجهیزات با حدود شش سال تجربه در پروژههای اصفهان، از نزدیک با سختیها، ریسکها و واقعیتهای این حرفه زندگی کرده است. در این مصاحبه از زبان او درباره خطرات، تجربههای روزمره، فلسفه کاری و تأثیرات شخصی این شغل میشنویم.
چطور شد که وارد این حرفه شدید؟
در زمان مدرسه به ورزشهای رزمی علاقه داشتم و در این زمینه هم فعالیت میکردم اما در نهایت علاقه من به ارتفاع است. روی زمین نمیتوانم کار کنم به عنوان مثال یک مدتی با یک پیمانکار شخصی کار میکردم و مواقعی که روی زمین کار داشت من کار نمیکردم.
مهمترین اصل کار شما چیست؟
من در بخش نصب تجهیزات فعالیت دارم و در ارتفاع کار میکنم، اولین قانون برای من احتیاط است و باید هوای کار خودم را داشته باشم. به قول نفرات ایمنی «اول ایمنی بعد کار»!
وقتی در ارتفاع کار میکنید ابتدا باید وسایل مورد نیاز ایمنی از جمله کمربند را همراه داشته باشید، البته در برخی موارد امکان نصب کمربند وجود ندارد که باید لایف لاین ببندیم یا با بسکت کار را پیش ببریم. قطعاً هیچ چیز با ارزشتر از جان خودمان نیست و توصیه میکنم هرکس در ارتفاع کار میکند حتماً ایمنی را رعایت کند. از نظر من کار همیشه هست و اگر امروز انجام نشود فردا با تلاش بیشتر به سرانجام میرسد اما ابتدا باید برای جان خودمان ارزش قائل شویم. کار اگر روزی عقب بیفتد قابل جبران است اما اگر اتفاقی برای فردی رخ دهد دیگر قابل جبران نیست و هیچکس نمیتواند آسیبی که وارد میشود را جبران کند.
در برخی موارد فرد به توانایی خود در انجام کار اعتماد دارد و شاید مسائل ایمنی را آنطور که باید رعایت نکند اما واحد ایمنی مخالفت میکند و باید به قانون آن احترام بگذاریم. درواقع اکثر اوقات با واحد ایمنی چالشهایی داریم، هرچند همیشه حق با ایمنی است اما در برخی شرایط، رعایت ایمنی و انجام کار آن هم در شرایط گرما و سرما چالش بسیار بزرگی است.
در حین کار چه چالشهایی را تجربه میکنید؟
در شرایط مختلف دستانم بسیار اذیت میشود البته من علیرغم همه این سختیها به نوعی به شرایط مختلف جوی عادت کردهام، گرما باشد یا باران و برف، به لطف خدا کارمان را به سرانجام میرسانیم.
به زبان ساده بخواهم بگویم با آهن طرفیم؛ گوشت، پوست و استخوان ما در یک جنگ نابرابر با آهن است اما باید تحمل کنیم تا کار به بهترین نحو پیش برود.
آیا حادثه جدی برایتان رخ داده؟
خداراشکر تا امروز سقوط یا مشکل خطرناکی برایم پیش نیامده است. سال 90 در یکی از پروژهها در حال نصب زِه شِلتر بودم، جرثقیل آن را حمل میکرد و ما پس از نصب کمربند آن را حمل میکردیم که فراموش کرده بودم کمربند را ببندم. پای همکارم به گاست گیر کرد و از دستش رها شد و از 5 سانتی صورتم رد شد که اگر برخورد میکرد امروز در خدمت شما نبودم.
از اولویتها و مسئولیتهای شخصیتان بگویید که شاید کمتر دیده میشود.
مسئولیت مراقبت از مادرم باعث شده هنوز مجرد بمانم؛ این انتخاب را با عشق پذیرفتهام و دنبالِ شریک زندگیای هستم که این اولویت و ارزشها را درک کند، هرچند تا کنون چنین کسی را پیدا نکردهام.
رابطهتان با مدیران و مهندسان پروژه چگونه است؟
از سال 98 اینجا هستم و با همه مهندسها، سرپرستها و رؤسای کارگاهها برخورد داشتم، انصافا دلسوز کارگر هستند و هوای کارگر را دارند و افتخار میکنم در این پروژه حضور دارم و دوست دارم تا پایان آن این همکاری را ادامه بدهم.
چه انتظاری از شرکت دارید؟
کارگر همیشه انتظار دارد و من شاید بسیاری از انتظارات را در نظر داشته باشم که انجام آن ممکن نباشد اما قطعاً اگر شرایط فراهم باشد شرکت خودش انجام میدهد. با توجه به سختیها و خطراتی که شغل ما دارد طبیعتاً انتظارم این است که کمی حقوقم بیشتر باشد.
چه توصیهای به کسانی که میخواهند وارد این شغل شوند دارید؟
داریم با جان خودمان بازی میکنیم و در واقع پول خون خودمان را میگیریم. یک لحظه غافل شدن برابر با مرگ است و هیچکس جز خدا در آن ارتفاع نمیتواند به شما کمک کند، به همین دلیل شغلم را به هیچکس پیشنهاد نمیکنم. اینکه خودم در این شغل ماندگار شدم به دلیل علاقه زیادم به ارتفاع است اما در واقع به هیچکس پیشنهاد حضور در این شغل را نمیدهم.
اگر بخواهی در یک جمله خودت را توصیف کنی چه میگویی؟
خیلیها از ارتفاع میترسند ولی ارتفاع از من...!



