خبرها

روایتهایی خواندنی از خط مقدم پروژههای ODCC؛ (14)
نقشه بردار طرح توسعه پالایشگاه آبادان:
به خاطر کار در پروژه، سراسر ایران رفیق دارم
امروزه جی پی اس نقشه برداری زمین به ابزاری کارآمد و ضروری در عرصه مهندسی نقشه برداری تبدیل شده است. دقت بالا، سرعت مثالزدنی و قابلیت اطمینان اطلاعات آن، مهمترین مواردی هستند که بر محبوبیت این دستگاه در حوزه نقشه برداری میافزایند. با داشتن نقشههای دقیق، میتوان هزینههای مربوط به مصالح، تجهیزات و نیروی کار را به صورت دقیق برآورد و از هزینههای اضافی جلوگیری کرد. صادق آلبوغبیش مسئولیت نقشه برداری طرح توسعه پالایشگاه آبادان را برعهده دارد. او در این گفتگو درباره سختیهای کار نقشه برداری بویژه در گرمای آبادان صحبت کرده است.
• صادق! نقشه برداری را چطور یاد گرفتی؟ رشته دانشگاهیات بوده؟
من تجربی کار کردم. مهندسی کشاورزی خوانده بودم و تحصیلاتم هیچ ربطی به کار الانم ندارد. پسرعمویم نقشه بردار بود و کم کم علاقه پیدا کردم و سراغ این رفتم و تا مدتها کمک نقشه بردار بودم.
• تا مدتها یعنی چند سال؟
دو سال تجربی کار کردم. بعد یاد گرفتم. وسط کار دائم از پسرعمویم درباره جزئیات میپرسیدم بعد از دو سال رفتم عسلویه و آن جا هم آشنایانی داشتم و کنارشان کار کردم و سوالهایم را میپرسیدم. نقشه برداری در عسلویه و آبادان و شیراز به دلیل نوع زمین و موضوعات دیگر با هم فرق دارد و باید دائم سوال بپرسی. 5 سال عسلویه کار کردم و کار را درست یاد گرفتم.
• از چه زمانی به پروژه آبادان اضافه شدی؟
سال 98 آمدم پروژه آبادان و الان هم در طرح توسعه پالایشگاه آبادان همچنان حضور دارم. دو سال پس از اینکه به او.دی.سی.سی آبادان اضافه شدم هم ازدواج کردم و این یکی از خاطرههای شیرینم در این پروژه است.
• شما دقیقا چه چیزی توی آن نقشه میبینید و چه میکنید؟
سازه به این بزرگی قرار است در فلان جا اجرا شود. ما مکان دقیق و میلیمتری را مشخص میکنیم. قبل از اینکه شمع بزنند، جای شمع و فنداسیون و ستونها را مشخص میکنیم. ما برای هر ستون که قرار است اجرا شود، هر روز میآییم و نقشه برداری میکنیم، چون ممکن است در ادامه مسیر، کج بالا برود. پس نظارت میکنیم که ستون چرخش نداشته باشد. واقعیت این است که صفر تا صد یک پروژه را نقشه بردار در فضای مجازی انجام میدهد. به همین دلیل نقشه بردار از قبل اجرا تا انتهای اجرا در پروژه حضور دارد، حتی نصب تجهیزات سنگین هم باید باشیم، چون خیلی دقیق است و نیاز به حضور ما هست. این دوربین هم مثل دوربین شکاری است، همه چیز را نزدیک میکند و با اعداد و ارقام کار میکنیم.
• مهمترین دشواریهای کار کردن در پروژه از نظر خودت چیست؟
ساعت کاری بسیار زیاد است و جای نفس کشیدن نداریم. شما از اول صبح که وارد پروژه میشوی، کمتر فرصت برای سر خاراندن پیدا میکنی. امنیت شغالی هم کم است. من قبل از اینکه بیایم اینجا در پروژه آبادان، فولاد شادگان بودم و تا بیایم اینجا و کارها اوکی شود، دو ماه وقفه افتاد و کلا خانه بودم، خب دو ماه و چند ماه آن هم در این وضعیت اقتصادی انصافا کلافه کننده است. اما پروژه برای آنها که از خانواده دورند هم خیلی خیلی سخت است. من که چند سالی هست ازدواج کردم، این را به خوبی احساس میکنم.
• با همه سختیهایی که پروژهها دارند، چه انگیزههایی باعث میشود شما در پروژه بمانی و مثلا سراغ شغل دیگر نروی؟
خب! قطعا مهمترین انگیزهاش مالی است. من الان به صورت حرفهای نقشه برداری میکنم و نه تنها این کار را با همه دشواریهایش دوست دارم به لحاظ مالی هم برایم قابل توجه است. اما کار کردن در پروژه مزایای بسیاری هم دارد که نباید بی انصافی کرد و از کنارش گذشت. یکی از این مزایا آشنایی با بچههای پروژه است که هر کدام مربوط به یک فرهنگ و یک استان هستند. شما در پروژه دوست و آشنای زیادی پیدا میکنی. من الان در همه ایران و همه نژادها دوست و آشنا دارم و این بهترین اتفاق برای من است. فرهنگها را میشناسی و بهت ثابت میشود که ما ایرانیها هر کجا برویم خلق و خویمان یکی و نزدیک است و اقوام با هم ارتباط خوب برقرار میکنند و چقدر مهمان نواز هستند.
• نقشه بردارها از ابتدای پروژه و راه اندازی اولیه در سایت حضور دارند، به نظر خودت دشوارترین کار پروژه مربوط به کدام واحد است؟
به نظرم همه بخشها در پروژه واقعا سخت است، شما وارد کارگاه که میشوید با فشار کاری عجیب روبهرویید، اما از نظر بدنی گروه سویل بویژه آرماتورسازی و قالب بندی و از نظر سلامت جوشکارها بسیار آسیب میبینند. شاید خیلیها باورشان نشود که ما نقشه بردارها وقتی پیش جوشکار میایستیم و نقشه برمیداریم شب توی خانه چشممان به شدت درد میگیرد و دیدمان تار میشود.
• حالا مهمترین دشواریهای نقشه برداری چیست؟
جابهجاییهای مداوم آن هم با وسایل نقشه برداری که بسیار هم سنگین است. اما مهمتر از بحث فیزیکی، توجه و دقتی است که کار ما نیاز دارد. مهمترین اولویت در کار ما دقت است. اگر ستون اشتباه باشد ما باید بفهمیم. اگر خطایی در کار باشد ممکن است کسی متوجه نشود اما ما باید مشخص کنیم. قبل از آمدن باید نقشه را چک کنیم و بعد از فیکس کردن باید دوباره اعداد و ارقام را چک کنیم. یکی دیگر از ضرورتهای کار ما ما این است که باید با همه هم تعامل داشته باشیم و ارتباط بگیریم. اما امان از گرما و تابستان آن هم در جاهایی مانند آبادان و عسلویه. توی عسلویه چند بار گرمازده شدم. یکهو میافتی و چشم که باز میکنی میبینی بستریات کردهاند. تابستان در اهواز و آبادان ذوب میشوی. نمیتوانی لوله دوربین را بگیری. بعد باید توی همان گرمای طاقت فرسا حواست را هم صددرصد جمع کنی. برخی سازهها گیج کننده است و گرما هم حواس را پرت میکند. توی این شرایط باید به اعصابمان مسلط باشیم واگر نه، همه چیز به هم میریزد.