خبرها
مدیر واحد HSEQ شرکت طراحی و ساختمان نفت: فرهنگ HSE باید در اجزای سازمان نهادینه شود
• HSE فقط وظیفه یک شخص یا واحد خاص نیست، مسئولیت هر فرد است
• در حوزه HSE نیازمند برنامهریزی دقیق هستیم تا به مرحله واکنش نرسیم
• کشورهای پیشرفته در حوزه HSE بسیار جلوتر از ما هستند
• ایمنی فقط استاندارد و پروتکل نیست بلکه باید در اولویت تصمیم گیریها قرار گیرد
در شرکتها و سازمانها، واحد «بهداشت، ایمنی و محیطزیست»، همواره فراتر از یک واحد پشتیبان محسوب میشوند؛ در واقع HSE چارچوبی جامع و راهبردی است که سلامت افراد، پایداری فعالیتها و حفاظت از سرمایههای انسانی و مادی سازمان را تضمین میکند. بدون شک HSE زمانی مؤثر است که در فرایندهای تصمیمگیری و عملیات روزمره سازمان نهادینه شود؛ یعنی نه تنها یک مجموعه دستورالعمل روی کاغذ، بلکه رفتار و نگرشی جاری در همه سطوح سازمان به حساب بیاید.
در صنعت نفت و گاز اما اهمیت این موضوع دوچندان است؛ محیطهای عملیاتی با مخاطراتی مانند نشت گازهای سمی، آتشسوزی، انفجار و حساسیتهای زیستمحیطی همراه بوده و هرگونه قصور میتواند پیامدهای انسانی و اقتصادی گستردهای داشته باشد. بنابراین، در این صنعت لازم است نهتنها استانداردها و پروتکلها اجرا شوند، بلکه با آموزش صحیح، پایش لحظهای و مدیریت منابع، ایمنی در اولویت تصمیمگیریها و تمام رفتارها قرار گیرد.
با توجه به جایگاه کلیدی شرکت طراحی و ساختمان نفت به عنوان یک شرکت پروژه محور که امروز بخش بزرگی از پروژههای صنعت پالایش کشور را در دست اجرا دارد، ایمنی برای این مجموعه بیش از یک الزام اداری، یک ضرورت استراتژیک به شمار میآید. لذا به مناسبت «روز ملی آتشنشانی و ایمنی»، با مهندس فرهاد مختاری مدیر واحد HSEQ شرکت طراحی و ساختمان نفت به گفتوگو نشستیم که مشروح آن را میخوانید.
واحد HSEQ شرکت طراحی و ساختمان نفت چه نقشی در تأمین ایمنی کارکنان ستاد و پروژه دارد؟ در واقع استراتژی اصلی این واحد چیست؟
واحد HSEQ در شرکت طراحی و ساختمان نفت(ODCC) تلفیقی از اجزای مختلف است و به عبارتی چند عملکردیست و حوزه فعالیت بسیار گستردهای دارد. به طور کلی هدف ما صیانت از جان و سلامتی نیروی انسانی به عنوان سرمایه اصلی شرکت و همچنین جلوگیری از هدر رفتها و ورود خسارتهای احتمالی به محیط زیست است. بی شک لازمهی این مهم، در اختیار داشتن یکسری منابع و اختیارات است تا بتوان به اهداف مدنظر در HSE دست یافت. در خصوص ساختار HSE، مدلهای مختلفی در دنیا تعریف شده اما مدلی که در پروژههای نفت و گاز جاریست سیستم مدیریت HSE یکپارچه است که اصطلاحاً به آن HSE MS میگوییم.
چه استانداردها و پروتکلهای بینالمللی در HSE شرکت طراحی و ساختمان نفت رعایت میشود؟
این موضوع به یک شاخص کلی به نام فرهنگ سازمانی وابسته است که بخشی از آن شامل اجزاییست که هسته HSEQ را تشکیل میدهد و ما برای رسیدن به استانداردهای لازم، مسیری بس طولانی پیش رو داریم زیرا بنا به دلایلی آن طور که باید و شاید بسترها و زیرساختها فراهم نبوده یا محدودیت منابع وجود داشته است.
چه چالشهایی در این مسیر دارید؟
معتقدم باید این نگرش در تک تک افراد و کارکنان شرکت به ویژه مدیریت شرکت ایجاد شود که HSE صرفاً وظیفه یک گروه، شخص یا واحد خاص نیست. به قول انگلیسیها که ضربالمثلی در این خصوص دارند: «ایمنی وظیفه هر شخص است». میتوان گفت ایمنی به نوعی در تار و پود ساختار باید جریان داشته باشد و این نشأت گرفته از فرهنگی است که به آن اشاره داریم. به طور کلی اگر این نگرش در سازمان وجود داشته باشد، میتوان گفت بخش اعظم مسیر را طی کردهایم، کما اینکه «تعهد رهبری» نیز موضوع با اهمیتیست که دومین گام مهم در چرخه سیستم مدیریت HSE، به شمار میرود.
چه اقدامات پیشگیرانهای برای جلوگیری از حوادث به ویژه حوادث احتمالی در محلهای عملیاتی همچون آتشسوزی، گاز گرفتگی و ... انجام میشود و کارکنان پروژه چه آموزشهایی در زمینه میبینند؟
در اینجا هم باز به بحث فرهنگ میرسیم؛ بدون شک در محیطهای عملیاتی و اجرایی که به صورت طبیعی ماهیت خطرآفرین دارند، پایشها به صورت مرتب و مستمر انجام میشود تا از حوادث احتمالی جلوگیری شود. به صورت کلی میتوانیم بگوییم، اگر شاخص فرهنگ را کنترل کنیم خیلی از مشکلات ما در کارگاهها حل میشود. گاهی اوقات جنس کار راهاندازی و بهرهبرداری است، که خطرات گازگرفتگی و آتشسوزی را همراه دارد و از لحاظ وزنی هم حائز اهمیت است. گاهی هم در مراحل ساخت با حوادثی رو به رو هستیم که در هر دو مقوله یعنی هم مرحله ساخت و هم راهاندازی، ODCC در حال انجام مأموریت است و سعی میکنیم پایشها و کنترلهای لازم در هر دو حوزه صورت گیرد.
اگر یک کارگر تازه وارد بپرسد چرا رعایت HSE مهم است چه پاسخی داده میشود؟
HSE مهم است چون جان کارکنان از اهمیت بالایی برخوردار است. افراد اساساً کار میکنند تا رفاه خود و خانوادهشان را تأمین کنند، بنابراین باید سالم به خانه بازگردند. یک جمله معروف در پروژهها داریم که مهربانترین پدرها، پدرهای پروژه هستند که تمام تلاش خودشان را میکنند تا خانوادهشان در رفاه باشند. از این رو یک شاخص مهم این است: «حواستان باشد برای این آمدید که پیش خانوادهتان برگردید». اگر به این شکل تعبیر کنیم خیلی از مشکلات حل میشود.
چه اقداماتی برای افزایش فرهنگ ایمنی در محل پروژهها انجام میشود؟
آموزشها متناسب با شرایط هر کارگاه برنامهریزی میشود. یک ماتریس آموزشی داریم که در شناسایی مخاطرات به کار میرود و بر اساس آن کلاسهای آموزشی را برای گروههای هدف برگزار میکنیم. اما بطور کلی، دوره آموزش مقدماتی HSE در مناطق عملیاتی برای کارکنان برگزار میشود که به تمام مخاطرات کارگاهی میپردازد و پس از ورود شخص به کارگاه، متناسب با نوع فعالیتش، آموزشهای کوتاه مدت را دریافت میکند. از سوی دیگر دورههای تخصصی نیز متناسب با مشاغل برای کارکنان در نظر گرفته شده مانند مشاغل پرریسک و پرخطر مثل فعالیت در ارتفاع و در انتهای آموزش، کارتهای متناسب با آن آموزش به نفرات اعطا میشود که با مشاهده این کارتها از آموزش افراد اطمینان حاصل میشود. در سطح مدیریت هم آموزشهایی از جنس آگاهی، فرهنگسازی و ملاحضات HSE در قراردادها برگزار میشود تا هنگام سپردن کار به پیمانکار، از الزامات پیمان آگاه باشند و از بروز مشکل حین کار جلوگیری شود.
اصل قضیه این است که بتوان تفکر مدیران را به این سمت و سو سوق داد که اختیارات و منابع به درستی برای مدیران HSE پروژهها در نظر گرفته شود تا استانداردهای ایمنی با نظارت بالا پیادهسازی شوند. واقعیت این است که پروژهها را مدیران پروژه رهبری و راهبری میکنند و منابع در اختیار آنها، بخشی از ظرفیتهای موجود جهت پیادهسازی فرهنگ ایمنی است.
تمرینات عملی و مانورهای آتشنشانی و ایمنی در محل پروژهها و دفاتر ستادی برگزار میشود؟
مانورها براساس شناسایی مخاطرات داخل ساختار تعریف میشوند تا منتج به واکنش مناسب در شرایط خاص شوند و از مخاطرات بعدی پیشگیری لازم به عمل آید. در دفاتر ستادی آن گونه که باید و شاید به آن پرداخته نشده اما برنامهریزیهای لازم در این خصوص در حال انجام است. هرچند در حال حاضر به جز جنگ 12روزه یا زلزله و حریق، با خطر جدی در دفاتر روبرو نیستیم که البته همگی این موارد قابل برنامهریزی و کنترل است اما در پروژهها بسته به جنس پروژه، سناریو مانورها تغییر میکند مثلاً در پروژه شادگان که میدانی با قابلیت بهرهبرداری 100 درصد است، طرح واکنشهای اضطراری (ERP)، باید متناسب با استانداردهای کارفرما باشد. همچنین پروژه سهراب که بزودی آغاز میشود، از لحاظ محیط زیستی پروژهای خاص است زیرا موقعیت آن در منطقه هورالعظیم است و شاخصهای زیست محیطی این منطقه بسیار خاص است و تحت هیچ شرایطی نباید حجم آب هور کاهش یابد. ضمن اینکه در این منطقه، مسیر دسترسی محدود است و از سوی دیگر با میدانهای مین عمل نکرده مواجه هستیم که تمامی این موارد باید در شناسایی ریسکهای پروژه لحاظ شود. لذا نیازمند برنامهریزی دقیق هستیم تا به مرحله واکنش نرسیم.
تجربهای از یک موقعیت بحرانی که پیشگیری یا آموزش HSE مانع وقوع حادثه شده باشد دارید؟
بله؛ از این دست موارد بسیار است. به عنوان مثال در مگاپروژه بدون مشابه فاز چهار و پنج عسلویه، یک نشتی گاز H2s منتج به این شد که دو فاز گازی با 17 هزار نیروی کار به طور همزمان تخلیه شدند و کار تعطیل شد. مدیریت و راهبری کردن تیمها توسط پیمانکاران اروپایی بدرستی انجام شد و بدلیل استقرار درست منابع بهینه که شامل نیروی انسانی و تجهیزات میشد، از یک بحران بزرگ پیشگیری به عمل آمد. با وجود اینکه متأسفانه سه تن از همکارانمان را در آن حادثه از دست دادیم اما از بروز بحران بزرگتری جلوگیری به عمل آمد و علت حادثه نیز ریشهیابی، مدیریت و کنترل شد. در پروژههای دیگر هم، چنین مواردی مثل نشت گاز و برق گرفتگی داشتهایم که کنترل شده است. درواقع کشورهای پیشرفته در این موارد از ما خیلی جلوتر هستند.
آیا از هوش مصنوعی یا نرمافزارهای پیشبینی حوادث استفاده میشود؟ به اندازهای که ضوابط استاندارد تعیین میکند به روز هستند؟ برنامهای برای بروزرسانی این موارد در دستور کار قرار دارد؟
بهرغم اینکه دنیا به سمت دیجیتالی شدن ساختارها و هوش مصنوعی رفته است، هنوز آن طور که باید و شاید به این سمت نرفتهایم، چون جامعه هم نپذیرفته است. اما خوشبختانه در ستاد شرکت طراحی و ساختمان نفت روی این موضوع تمرکز داریم. از آنجایی که واحد HSE چند عملکردیست، قاعدتاً بایستی در عملکردهای مختلف تخصص هم وجود داشته باشد. بر این باوریم که در چنین مجموعه بزرگی، باید لحظه به لحظه رعایت ضوابط HSE پایش، بازرسی، تحلیل و محاسبه شود که لازمه آن بهرهمندی از ابزارهای هوش مصنوعی است.
آیا ساختار و برنامههای جدیدی در واحد HSE در دستور کار قرار دارد؟
ابتدا باید استراتژی کلانی که چیده شده را به معنای واقعی کلمه عملیاتی و اهداف خرد و کلان را تعریف کنیم و براساس آن اهداف، برنامه زمانبندی تهیه شود. معمولاً اینگونه فکر میشود که یا یک کاری باید به طور 100درصد انجام شود یا اساساً اعتقادی به انجام آن نداریم، اما واقعیت این است که ما مسائل را صفر و یکی نمیبینیم و تا جایی که بتوانیم و محدویتها و منابع اجازه دهد، برنامهریزیهای صورت گرفته را دنبال میکنیم و شاهد اتفاقات خوبی در این ساختار خواهیم بود.
ماهیت و ریشه نامگذاری هفتم مهر به عنوان روز آتشنشانی و ایمنی چیست؟
7 مهر سال 1359 یکی از مکانهای استراتژیک کشور، پالایشگاه آبادان بود که بمباران شد و آتش سوزی اتفاق افتاد. تیم آتشنشانی با تمام ظرفیت برای اطفاء حریق در پالایشگاه حضور یافت و متأسفانه در حین عملیات مجدداً بمباران صورت گرفت و تعداد زیادی از همکاران آتشنشان شهید شدند و این روز در راستای پاسداشت زحمات این عزیزان، «روز ملی آتشنشانی و ایمنی» نام گرفت. واقعیتش شغل HSE یک شغل خاص است به این دلیل که میبایستی جان آدمها برای فعالان این حوزه مهم باشد و فقط برای پول کار نکنند. در حوادث ناگوار در حالیکه همه در حال فرار هستند، تعداد معدودی افراد از جمله امدادرسانها برای نجات جان انسانها به درون حریق، سیل و آوار میروند و این با ارزشترین مسألهایست که شخص جان خود را کف دستش گذاشته و به درون حوادث میرود. درواقع «روز ملی آتشنشانی و ایمنی» فرصتی برای یادآوری اهمیت جان انسانها و تعمیق فرهنگ ایمنی در همه سطوح سازمان است.
اگر یک شخص عادی خارج از صنعت نفت فقط یک نکته درباره ایمنی باید یاد بگیرد، آن نکته چیست؟
یک جمله؛ «اگر خانوادهات را دوست داری، باید سالم برگردی به خانه». در پس این سالم رفتن، مسائل ایمنی نهفته است و برای همین هم در بیلبوردهای تبلیغاتی مفاهیم عاطفی نهفته است. تو برای عزیزی داری کار میکنی، بخاطر همان عزیز هم باید سالم برگردی.



