خبرها
سرپرست اجرای پایپینگ پروژه پالایشگاه اصفهان: آینده پایپینگ در گرو آموزش و انگیزه نسل جدید است
در قلب پروژههای نفتی، جایی که تجربه، برنامهریزی و تجهیزات سه ضلع اصلی موفقیت را شکل میدهند، ابراهیم ایمانی با بیش از ۲۵ سال سابقه در پایپینگ، روایتگر مسیری است که از ذوبآهن آغاز شد، در عسلویه پخته شد و امروز در پروژههای پالایشگاه اصفهان، نقشآفرینِ آرامش، نظم و تکیهگاه تخصصی تیم اجرایی است.
سه رکن برنامهریزی، تجهیزات و تجربه از جمله ارکان اصلی هر پروژهای به ویژه پروژههای نفتی به شمار میرود که مسیر موفقیت را هموار میسازد. در پروژههای شرکت طراحی و ساختمان نفت در پالایشگاه اصفهان، ابراهیم ایمانی از جمله افرادی است که نقشی کلیدی در بخش تجربه این پروژهها دارد. او با بیش از ۲۵ سال فعالیت در حوزه پایپینگ، از سال ۱۴۰۰ به جمع متخصصان شرکت ODCC پیوسته و مسئولیت سرپرستی اجرای پایپینگ در پروژههای پالایشگاه اصفهان را بر عهده دارد. مسیر کاری او از سال ۱۳۷۹ در ذوبآهن اصفهان آغاز شد؛ جایی که نخستین تجربه صنعتیاش کلید خورد. سپس با هدف گسترش دانش فنی، راهی پروژههای عسلویه شد و در دو دهه بعد، همکاری با شرکتهای متعدد در حوزه پایپینگ را در سوابق حرفهای خود ثبت کرد. حاصل این مسیر، انباشتی از تجربه و نگاه حرفهای است که امروز در پروژههای شرکت طراحی و ساختمان نفت در پالایشگاههای تبریز و اصفهان به بار نشسته است. در ادامه، گفتوگویی با او درباره مسیر کاری و دیدگاههایش در اجرای پروژهها میخوانید.
درباره نحوه آشنایی و آغاز همکاریتان با شرکت ODCC میفرمایید؟
حدود سال ۱۳۹۰ پس از پایان پروژه عسلویه، در شرکت احداث مشغول به کار شدم. با شروع دوران کرونا در سال ۱۳۹۸ شرایط کاری در آن پروژه کمی دشوار شد. اواخر سال ۱۳۹۹، پس از تحقیق و مشورت با دوستانم، تصمیم گرفتم به شرکت ODCC بپیوندم و در پروژه تبریز مشغول به کار شدم. پس از دو سال نیز به پروژه اصفهان آمدم.
با توجه به تجربههای متنوع شما در حوزه پایپینگ، نظر شما درباره پروژه اصفهان چیست؟
از نظر نوع کار، پروژه اصفهان و عسلویه شباهت زیادی به هم دارند، اما در عسلویه شرایط کاری بسیار فشرده است و معمولاً باید ۲۴ روز پیاپی در محل پروژه حضور پیدا میکردیم، به همین دلیل فشار کاری و شرایط روحی آن پروژه سختتر بود. در اصفهان در یک محیط شهری فعالیت داریم و میتوانیم بیشتر در کنار خانواده باشیم. البته چون من با تفکر و فضای کاری عسلویه بزرگ شدم، هنوز هم گاهی عصرها احساس میکنم نباید به خانه برگردم! برای من محل کار، حکم خانه را دارد و اگر لازم باشد ۴۸ یا حتی ۷۲ ساعت متوالی در پروژه بمانم، انجامش برایم سخت نیست.
تجربه شما از کار در پروژه اصفهان چگونه بوده است؟
از حضور در پروژه پالایشگاه اصفهان واقعاً خوشحالم. همه چیز در اینجا با نظم و برنامه پیش میرود که حس امنیت و آرامش خاصی ایجاد میکند. در ODCC نگران پشت سرم نیستم و میدانم همه امور در مسیر درستی حرکت میکند.
از سختیها و ویژگیهای حوزه پایپینگ بگویید. نقش این بخش در پروژه اصفهان چقدر پررنگ است؟
هر واحدی در پروژه سختیها و جذابیتهای خاص خودش را دارد، اما از نگاه من، پایپینگ بخش تکمیلکننده و زیباکننده تلاش سایر واحدهاست. از نظر تنوع متریال، پایپینگ بیشترین تنوع را دارد و به همین دلیل سیستم مهندسی آن بسیار پیچیده است؛ درست مانند دریایی بیانتها.
به سختیهای دوری از خانواده اشاره کردید. کمی بیشتر توضیح میدهید؟
از ابتدای فعالیتم در پروژهها حضور مداوم داشتم؛ حتی زمانی که پسرم به دنیا آمد در عسلویه بودم. حالا او ترم سوم رشته مکانیک دانشگاه صنعتی اصفهان است. یادم هست یکبار در تماس تصویری با همسرم، پسری را دیدم که پشت به دوربین نشسته بود. پرسیدم مهمان داریم؟ همسرم با تعجب گفت: «پسر خودته، بزرگ شده!» آنقدر ذهنم درگیر کار بود که متوجه رشد پسرم نشده بودم. انتقالم از تبریز به اصفهان باعث شد کمی آرامش به خانوادهام برگردد، هرچند هنوز هم آن حس دوری در وجودم هست.
به نظر شما چه موضوعی در شرکت میبایستی بیشتر مورد توجه قرار گیرد؟
هر شرکت متناسب با جایگاه و درآمد کارکنان، خدمات رفاهی ارائه میدهد، اما من معتقدم کرامت انسانی نیروها باید در هر شرایطی حفظ شود. کار نهایی را در پروژه، کارگر، جوشکار و نیروهای اجرایی به سرانجام میرسانند، بنابراین باید به آنها توجه بیشتری شود. البته نقش بخشهای فنی و اداری نیز بسیار مهم است، اما سختی کار در سایتها قابل مقایسه نیست. من همیشه نیروهای اجرایی را مانند فرزندان خود میدانم و دلم میخواهد حالشان خوب باشد.
اگر به ۲۵ سال پیش برگردید، باز هم همین مسیر را انتخاب میکنید؟
سؤال سختی است. من عاشق کارم هستم، اما وقتی سختیهایی را که خانوادهام تحمل کردهاند میبینم، احساس میکنم به آنها ظلم کردهام. اگر به گذشته برگردم، باز هم همین شغل را انتخاب میکنم، ولی سعی میکنم خانوادهام را در کنار خودم داشته باشم.
در حوزه کاری شما، رعایت اصول HSE تا چه اندازه اهمیت دارد؟
یکی از مهمترین بخشهای کار ما HSE است. همیشه زودتر از نیروها در محل پروژه حاضر میشوم تا مطمئن شوم همهچیز ایمن است. تجربه از دست دادن نیرو در پروژه را داشتهام و میدانم هیچ حادثهای حتی کوچک، ارزش بیاحتیاطی ندارد. همه نیروها برای خانوادههایشان ارزشمندند، بنابراین سلامتشان برای من مثل سلامت فرزند خودم مهم است. اگر موارد ایمنی حتی توسط بهترین نیروهایم رعایت نشود، اجازه کار نمیدهم. چون میدانم کوچکترین آسیب، برای خانواده آن فرد چقدر سنگین است.
با توجه به تجربه شما، آینده حوزه پایپینگ را چگونه میبینید؟
در گذشته، دستیارها با علاقه و پشتکار زیاد برای پیشرفت تلاش میکردند. اما امروز نسل جدید تمایل کمتری به کارهای سخت دارد. اگر این روند ادامه پیدا کند، ده سال دیگر مجبور میشویم بخشی از نیروهای متخصص را از خارج کشور جذب کنیم. بهویژه در زمینه جوشکاری که یکی از حیاتیترین بخشهای پروژه است، چند سالی است آموزش منسجم وجود ندارد و جوشکار ماهر کم شده است.
چه راهکاری برای بهبود شرایط و افزایش انگیزه نیروها پیشنهاد میکنید؟
شرکتها برای ایجاد انگیزه، باید هم از نظر مالی و هم از نظر رفاهی برنامهریزی کنند. یادم هست در یکی از پروژههای عسلویه، یکی از نیروها در گرمای شدید کولر نداشت، مدیر پروژه با دستور مستقیم، از انبار شرکت کولری برای او فراهم کرد، همین اقدام ساده، انگیزه و انرژی آن فرد را چندبرابر کرد. مدیر باید مثل پدر خانواده باشد؛ قوی، پیگیر و مهربان. امکانات رفاهی باید برای همه نیروها فراهم شود، نه فقط برای بخشی خاص.



