یک فنجان لبخند
خبرها

یک فنجان لبخند

زمان مطالعه ۵ دقیقه / ۰۵ مهر ۱۴۰۴ / پویان جعفری

پشت هر فضای آرام، منظم و دلپذیر در یک شرکت، تیمی زحمتکش از نیروهای خدماتی ایستاده‌اند؛ کسانی که پیش از آغاز ساعت کاری، چراغ‌ها را روشن می‌کنند، محیط را پاکیزه و آراسته نگاه می‌دارند و با تلاش خاموش خود، زمینه یک روز کاری پربار را برای همه فراهم می‌سازند. آن‌ها قلب تپنده هر مجموعه‌اند؛ نقش‌آفرینانی بی‌ادعا که حضورشان، شرکت را حرفه‌ای‌تر، انسانی‌تر و صمیمی‌تر می‌کند.

وقتی وارد سازمان، اداره و شرکتی می‌شویم، معمولاً اولین چیزی که حس می‌کنیم نظم و آرامش فضاست؛ عطر قهوه‌ای که ممکن است توی سالن پیچیده باشد یا فنجان چایی که دست‌به‌دست بین همکاران شرکت می‌چرخد. شاید خیلی‌ها فکر کنند این اتفاق‌ها خیلی ساده و خودبه‌خود پیش می‌آید، اما واقعیت این است که پشت این همه حس خوب و آرامش محیط، یک تیم زحمتکش خدمات هست که بی‌وقفه تلاش می‌کنند.  
ممکن است فکر کنید دارم اغراق می‌کنم، تا متنی که می‌نویسم و شما می‌خوانید پُرطمطراق به نظر برسد و خوشایند، اما شک نکنید که «نیروهای خدماتی قلب تپنده هر شرکت و سازمانی هستند». آن‌ها ساعت‌ها قبل از اینکه چراغ اتاق‌ها روشن شوند، سر کارشان حاضر می‌شوند، همه‌جا را تمیز می‌کنند، مراقب نظم و پاکیزگی محیط هستند و با لبخند یک روز خوب را برای همه رقم می‌زنند. هرجا کم‌وکسری باشد، هروقت خستگی به جمع همکاران سازمان سر بزند، می‌شود روی محبت و همکاری این عزیزان حساب کرد.  
واقعیت ساده‌ است: بدون تیم خدمات، حتی بهترین شرکت‌ها هم نمی‌توانند محیطی دلپذیر و حرفه‌ای داشته باشند. سهم آدم‌های پشت‌صحنه هیچ‌وقت فراموش نمی‌شود؛ چون همین تلاش‌هاست که شرکت را برای همه تحمل‌پذیرتر و دوست‌داشتنی‌تر می‌کند. به همین سادگی، اما به همین مهمی.  
رضا آقازاده، با موهای مشکی و مرتب، پیراهن آبی روشن، ظاهری آراسته، قد متوسط و اندام متناسب، از نیروهای خدماتی شرکت طراحی و ساختمان به شمار می‌رود که چهار سال است در این شرکت فعالیت دارد. در ادامه، مشروح گفت‌وگو با او را که در سی‌سالگی با ظاهری ساده و صمیمی، به‌خوبی نقش خود را به‌عنوان یکی از ستون‌های آرامش‌بخش شرکت به نمایش می‌گذارد، می‌خوانید. 

برای شروع، از کارهای اصلی روزانه‌ات برای ما بگو. چطور همه رو به‌موقع و بی‌نقص انجام می‌دی؟  
راستش وظایف من بیشتر حول پذیرایی از همکاران و مدیران می‌چرخه؛ یعنی از آماده‌کردن چای و میوه گرفته تا پذیرایی از مهمون‌هایی که میان. صبح‌ها همیشه یه برنامه مشخص دارم که طبق اون پیش می‌رم، ولی اگه برنامه خاصی مثل جلسه پیش بیاد، زودتر همه‌چیز رو آماده می‌کنم یا زمان‌بندی رو کمی جابه‌جا می‌کنم تا کارها عقب نیفته. سعی می‌کنم هیچ‌وقت چیزی از قلم نیفته و هر کاری رو به بهترین شکل انجام بدم.

آبدارخونه همیشه باید تمیز و مرتب باشه. خودت چه کارهایی می‌کنی که خیال همه راحت باشه؟  
حساسیت زیادی روی این موضوع دارم، چون می‌دونم کسی حوصله آبدارخونه شلوغ و نامرتب رو نداره. مرتب تمیزکاری می‌کنم، همه وسایل رو سر جای خودش می‌ذارم و هر بار که چیزی کثیف شد، سریع پاکش می‌کنم. اصلاً دوست ندارم کسی وارد آبدارخونه بشه و چیزی جز نظم و تمیزی ببینه. این‌طوری هم همکارانم خوشحال‌تر می‌شن هم خودم حس خوبی دارم.

1317-20250928094539391.jpg

چی باعث می‌شه هر روز با انگیزه بیای سر کار؟  
بزرگ‌ترین انگیزه من خانواده‌ام هستن؛ مخصوصاً پسر کوچولوم. وقتی صبح از خونه بیرون میام، فقط به این فکر می‌کنم که باید بهترینم رو بذارم تا بتونم حال خوبم رو به خونه هم بیارم. زندگی مشترکم بهم انرژی می‌ده که هر روز محکم‌تر شروع کنم.

تا حالا شده بین همکارهای شرکت فرق هم بذاری؟ مثلاً یکی رو بیشتر تحویل بگیری یکی رو کمتر؟  
من با همه همکاران ارتباط خوبی دارم. برام فرقی نمی‌کنه به کی سرویس می‌دم، مهم اینه که مورد احترام باشم و بتونم کارم رو با دل و جون انجام بدم. هرکسی احترام بذاره، مطمئناً جو خوبی بینمون شکل می‌گیره.

وقتی کارت تو شرکت تحسین می‌شه، چه حسی داری؟  
واقعاً انرژی می‌گیرم. وقتی یکی حتی با یه لبخند ازم قدردانی می‌کنه، حس می‌کنم زحمت‌هام داره دیده می‌شه. این تشویق باعث می‌شه با انگیزه بیشتری کار کنم و دلم بخواد همیشه بهتر باشم.

سخت‌ترین بخش کارت کجاست؟  
راستش قبل از اینجا، تو بیمارستان کار می‌کردم و اونجا واقعاً همه‌چیز خیلی چالش‌برانگیز بود. اینجا شرایط خیلی بهتره. اما تنها چیزی که کمی اذیتم می‌کنه، فاصله زیاد خونه تا شرکته. گاهی رفت‌وآمدم واقعاً خسته‌کننده می‌شه، ولی همیشه تلاش می‌کنم به‌موقع سر کار باشم و تأثیر منفی روی کارم نذاره.

با توجه به مسیر طولانی و ساعات کاری، چطور بین کار و زندگی شخصی تعادل ایجاد می‌کنی؟  
سعی می‌کنم تو مسیر، مخصوصاً مسیر برگشت، توی اتوبوس استراحت کنم، تا وقتی می‌رسم خونه انرژی داشته باشم و بتونم با همسر و پسرم وقت بگذرونم. با همین روش تونستم بین کار و زندگی شخصیم تعادل ایجاد کنم.

از خدمات رفاهی شرکت رضایت داری؟ فکر می‌کنی چطور می‌شه خدمات رو بهتر کرد؟  
مسائلی مثل تهیه مسکن، که تو نظرسنجی‌ها مطرح شد، خوش‌بینی زیادی به ما داده؛ چون تقریباً برای خیلی از همکاران، دغدغه تأمین مسکن مطرحه. برگزاری مراسمی مثل جشن آخر سال و مسابقات هم خیلی به روحیه‌مون کمک کرد. به نظرم کارایی مثل اختصاص فضاهای اقامتی تو شهرهای سیاحتی شمال و جنوب کشور، ثبت‌نام تو باشگاه‌های ورزشی نزدیک شرکت یا اضافه‌کردن دستگاه‌های نوشیدنی خودکار به لابی ساختمون شرکت، می‌تونه کارهای خوبی باشه.

1317-20250928094628425.JPG

اگه قرار باشه تغییری تو فضای کار بدی، چی رو تغییر می‌دی؟  
دوست دارم اونایی که تازه اومدن یا دوست دارن پیشرفت کنن، فرصت رشد بیشتری داشته باشن. همیشه سعی می‌کنم به دیگران انگیزه بدم و هر کمکی از دستم برمیاد انجام بدم.

خودت هم دوست داری پیشرفت کنی؟ برنامه‌ای داری؟  
خیلی علاقه دارم؛ حتی الان دانشجوی رشته مدیریت کسب‌وکار هستم و دارم تلاش می‌کنم تحصیلاتم رو ادامه بدم. این رو مدیون تشویق یکی از مدیران در محل کار قبلیم هستم.

چطور سعی می‌کنی خودت رو رشد بدی و یاد بگیری؟  
همیشه دوست داشتم چیزهای جدید یاد بگیرم. پادکست و آموزش آنلاین گوش می‌کنم، مخصوصاً تو راه برگشت خونه که زمان دارم تا از وقت مرده بهترین استفاده رو ببرم.

اگه بازخورد منفی بگیری، معمولاً چه واکنشی نشون می‌دی؟  
تا الان کسی انتقاد جدی بهم نکرده، اما اگه کسی نظر یا انتقادی داشته باشه، با خو‌ش‌رویی گوش می‌دم و سعی می‌کنم خودم رو بهتر کنم.